اورسولا و سابینا اریکسون: به تنهایی ، این دوقلوها کاملاً طبیعی هستند ، اما با هم کشنده هستند!

وقتی صحبت از منحصر به فرد بودن در این جهان می شود ، دوقلوها واقعاً برجسته می شوند. آنها پیوندی با یکدیگر دارند که خواهر و برادرهای دیگر آنها ندارند. برخی تا آنجا پیش می روند که زبان خود را اختراع می کنند و ممکن است از آنها برای ارتباط مخفیانه با یکدیگر استفاده کنند. با این حال ، برخی از دوقلوها بدون شک منحصر به فرد هستند ، اما به شکلی تاریک و وحشتناک ، مانند خواهران اریکسون.

خواهران دوقلوی اورسولا و سابینا اریکسون هنگامی که یک سری اتفاقات عجیب و غریب عجیب و غریب آنها را مورد توجه کل ملت قرار داد ، خبرساز جهانی شدند. این جفت قربانی شدند folie a deux (یا "روان پریشی مشترک") ، یک اختلال نادر و شدید است که باعث می شود توهمات روان پریشی یک فرد به فرد دیگر منتقل شود. وضعیت عجیب و روان پریشی آنها حتی منجر به قتل یک مرد بی گناه شد.

ما قبلاً به شما اطلاع داده ایم مراسم عجیب خواهران خاموشبه در مقایسه با ضد منطق آشفته که خواهران اریکسون به یکدیگر تحمیل کرده اند ، به نظر می رسد رمزنگاری خواهران خاموش تقریباً بی ضرر نیست.

دوقلوهای خاموش: ژوئن و جنیفر گیبونز © اعتبار تصویر: ATI
دوقلوهای خاموش: ژوئن و جنیفر گیبونز © اعتبار تصویر: ATI

مورد اورسولا و سابینا اریکسون

خواهران اریکسون یکسان در 3 نوامبر 1967 در ورملند سوئد متولد شدند. اطلاعات زیادی در مورد دوران کودکی آنها وجود ندارد مگر اینکه آنها با برادر بزرگتر خود زندگی می کردند و شرایط بدی داشتند. تا سال 2008 ، سابینا با شریک و فرزندان خود در ایرلند زندگی می کرد و هیچ نشانه ای از بیماری روانی نداشت. تا زمانی که دوقلو پریشان او از آمریکا به ملاقات آمد ، همه چیز به پایان رسید. با ورود اورسولا ، این دو از هم جدا نشدند. سپس ناگهان ناپدید شدند.

حادثه بزرگراه M6

در شنبه 17 مه 2008 ، این دو به لیورپول سفر کردند ، جایی که رفتار عجیب آنها باعث شد تا اتوبوس را از زمین بیرون کنند. آنها تصمیم گرفتند از بزرگراه M6 پیاده بروند ، اما وقتی شروع به ایجاد اختلال در تردد کردند ، پلیس مجبور شد وارد عمل شود. "ما در سوئد می گوییم که تصادف به ندرت به تنهایی اتفاق می افتد. معمولاً حداقل یک مورد دیگر - شاید دو مورد دیگر - دنبال می شود. سابرینا با رمز به یکی از افسران گفت. ناگهان ، اورسولا با یک نیمه اتومبیل برخورد کرد که با سرعت 56 مایل در ساعت رانندگی می کرد. سابینا به زودی به دنبال آن رفت و توسط فولکس واگن مورد اصابت قرار گرفت.

اورسولا و سابینا اریکسون
تصویری از برنامه BBC Traffic Cops که لحظه پرش دوقلوهای اریکسون به مسیر ترافیک رو به جلو را ضبط کرد © اعتبار تصویر: BBC

هر دو زن زنده ماندند. اورسولا بی حرکت ماند زیرا کامیون پاهایش را خرد کرده بود و سابینا پانزده دقیقه بیهوش بود. این جفت توسط امدادگران تحت درمان قرار گرفتند. با این حال ، اورسولا با تف ، خاراندن و فریاد زدن در برابر کمک های پزشکی مقاومت کرد. اورسولا به پلیس که او را مهار می کند گفت: "من تو را می شناسم - می دانم که تو واقعی نیستی"و سابینا که حالا هوشیار بود فریاد زد "آنها می خواهند اعضای بدن شما را بدزدند".

با تعجب پلیس ، سابینا علی رغم تلاش برای ترغیب او برای ماندن روی زمین ، روی پای خود ایستاد. سابینا با وجود حضور پلیس شروع به داد و فریاد برای كمك كردن كرد و با پلیس تماس گرفت ، سپس به صورت یك افسر حمله كرد و قبل از آن در ترافیک آن طرف بزرگراه برخورد كرد. کارگران اورژانس و چند تن از مردم با وی تماس گرفتند ، او را مهار کردند و او را به آمبولانس منتظر منتقل کردند ، در این هنگام او دستبند زد و آرامش بخشید. با توجه به شباهت های رفتارهای آنها ، به سرعت به پیمان خودکشی یا مصرف مواد مخدر مشکوک شد.

اورسولا با آمبولانس هوایی به بیمارستان منتقل شد. پس از پانزده دقیقه بیهوشی ، سابینا از خواب بیدار شد و توسط پلیس بازداشت شد. با وجود سختی های او و بی توجهی ظاهری به مصدومیت های خواهرش ، او خیلی زود آرام تر و کنترل شد.

در بازداشت پلیس آرامش خود را حفظ کرد و در حین رسیدگی مجدداً به یک افسر گفت: "ما در سوئد می گوییم که تصادف به ندرت به تنهایی اتفاق می افتد. معمولاً حداقل یک مورد دیگر - شاید دو مورد دیگر - دنبال می شود. این همان چیزی است که او به طور پنهانی به یکی از افسران در بزرگراه M6 گفت.

در 19 مه 2008 ، سابینا بدون ارزیابی کامل روانپزشکی از دادگاه آزاد شد و به اتهام تجاوز به بزرگراه و ضرب و شتم یک افسر پلیس مجرم شناخته شد. دادگاه او را به یک روز حبس محکوم کرد که به نظر می رسید یک شب کامل را در بازداشت پلیس گذرانده است. او از زندان آزاد شد.

کشتن گلن هالینسهد

اورسولا و سابینا اریکسون: به تنهایی ، این دوقلوها کاملاً طبیعی هستند ، اما با هم کشنده هستند! 1
قربانی ، گلن هالینسهد © اعتبار تصویر: بی بی سی

با خروج از دادگاه ، سابینا شروع به پرسه زدن در خیابانهای استوک-ترنت کرد و سعی کرد خواهرش را در بیمارستان پیدا کند و اموال خود را در یک کیسه پلاستیکی شفاف که توسط پلیس به او داده شده بود حمل کند. او همچنین لباس سبز خواهرش را پوشیده بود. در ساعت 7 بعد از ظهر ، دو مرد محلی Sabina را هنگام قدم زدن با سگ خود در خیابان Christchurch ، Fenton مشاهده کردند. یکی از این افراد گلن هولینسهد 00 ساله ، جوشکار خودکار ، پیراپزشک و متخصص سابق نیروی هوایی RAF و دیگری دوست او ، پیتر مولوی بود.

سابینا دوستانه ظاهر شد و سگ را نوازش کرد در حالی که این سه نفر با هم گفتگو کردند. اگرچه صابینا دوستانه رفتار می کرد ، اما ظاهراً عصبی رفتار می کرد و این باعث نگرانی مولوی شد. سابینا از این دو نفر خواسته است تا به تختخواب و صبحانه یا هتل های نزدیک مراجعه کنند. هالینسهد و مولوی سعی کردند به زن به ظاهر وحشت زده کمک کنند و به او پیشنهاد کردند که در خانه هالینسهد در خیابان دوک مجاور بماند. سابینا موافقت کرد ، رفت و در خانه آرام گرفت و شروع به توضیح نحوه تلاش برای یافتن خواهر بستری خود کرد.

در خانه ، با نوشیدن مشروب ، رفتار عجیب او همچنان ادامه داشت و دائماً بلند می شد و از پنجره به بیرون نگاه می کرد ، که باعث شد مولوی تصور کند که از یک شریک متجاوز فرار کرده است. او نیز پارانوئید به نظر می رسید و به مردان سیگار می داد ، تا آنها را به سرعت از دهان آنها بیرون بکشد و ادعا می کرد ممکن است مسموم شده باشند. کمی قبل از نیمه شب ، مولوی رفت و سابینا شب را ماند.

روز بعد حوالی ظهر ، هالینسهد با برادرش در مورد بیمارستان های محلی تماس گرفت تا اورسولا خواهر سابینا را پیدا کند. ساعت 7:40 بعد از ظهر ، هنگام آماده سازی غذا ، هالینسهد از خانه خارج شد تا از همسایه کیسه های چای بخواهد و سپس به داخل برگشت. یک دقیقه بعد تکان خورد و بیرون رفت و حالا خونریزی داشت و به او گفت "او چاقو به من زد"، قبل از اینکه روی زمین بیافتد و به سرعت از جراحات خود بمیرد. سابینا با چاقوی آشپزخانه پنج ضربه به هالینسهد زد.

دستگیری ، محاکمه و زندان سابینا اریکسون

سابینا اریکسون
سابینا اریکسون در بازداشت است © PA | بازیابی شده توسط MRU

وقتی همسایه شماره 999 را گرفت ، سابینا با چکش در دست از خانه هولینسهد بیرون آمد. او مدام خودش را با آن سر می زد. در یک لحظه ، مردی به نام جاشوا گراتاژ سعی کرد چکش را توقیف کند ، اما او او را با یک تکه سقف که او نیز حمل می کرد ، بیرون انداخت.

پلیس و امدادگران سابینا را پیدا کردند و او را تا پل تعقیب کردند ، که سابینا از آن بیرون پرید و در فاصله 40 متری به جاده افتاد. با شکستن هر دو مچ پا و شکستگی جمجمه در پاییز ، او به بیمارستان منتقل شد. وی در همان روزی که بیمارستان را با ویلچر ترک کرد به قتل متهم شد.

وکیل مدافع در محاکمه ادعا کرد که اریکسون از "ثانویه" رنج می برد folie a deux، تحت تأثیر حضور یا حضور محسوس خواهر دوقلوی خود ، مبتلا به "اولیه" ، قرار گرفته است. اگرچه آنها نمی توانند دلیل منطقی قتل را تفسیر کنند. دادگستری ساندرز به این نتیجه رسید که سابینا در مورد اقدامات خود مقصر "کم" است. سابینا به پنج سال زندان محکوم شد و در سال 2011 قبل از بازگشت به سوئد به طور مشروط آزاد شد.

تا به امروز ، هیچ کس دقیقاً نمی داند که چه چیزی باعث هیستری مشترک دوقلوها شده است ، به غیر از حرف و حدیث ظاهری بین این دو. یک نظریه جایگزین این است که آنها همچنین دچار اختلال هذیانی چند شکلی حاد شده بودند. در مصاحبه ای در سال 2008 ، برادر آنها ادعا کرد که آن دو در آن روز توسط "دیوانه ها" در بزرگراه تعقیب می شدند.

این "دیوانه ها" چه کسانی بودند؟ آیا آنها واقعاً وجود داشتند یا این همان چیزی بود که دوقلوها به دلیل توهم به برادر نگران خود گفتند؟ در هر صورت ، شوکه کننده است که دو زن می توانند در چنین وضعیتی مرتکب این جنایت شوند.