یکی از جذابترین داستانهای ماشینهای پرنده باستانی را میتوان در مکانی بعید یافت: کتاب مقدس. علاوه بر توضیحاتی در مورد آنچه که بسیاری از آنها به عنوان ویژگیهای ماشینهای پرنده میدانند، ما حقایق عجیب و غریب زیادی در مورد فناوریهای تفسیر نادرست که هزاران سال پیش روی زمین وجود داشتهاند، مییابیم.
در کتاب حزقیال نبی الف "ارابه پرنده" که گفته می شود از ساخته شده است "چرخ داخل چرخ" و با قدرت فرشتگان. بر اساس نظریه فضانوردان باستان، این مرجع شواهد غیرقابل انکاری از فناوری های پرواز باستانی ارائه می دهد.
از سوی دیگر، شکگرایان و متخصصان کتاب مقدس معتقدند که کتاب حزقیال ماشینهای پرنده فیزیکی را به تصویر نمیکشد، بلکه حزقیال به شکل مجازی به دشمنان مهیبی اشاره میکند که اسرائیل با آنها مقابله میکرد.
با این حال، گزارشهای مربوط به ارابههای پرنده را میتوان در انواع فرهنگهای دیگر در سراسر جهان، از جمله فرهنگ هندو باستان، یافت. این نگرانی های مختلفی را ایجاد می کند. آیا امکان پذیر است که کتاب حزقیال حاوی توصیفاتی از دشمنان افسانه ای باشد؟
آیا همانطور که برخی از نویسندگان استدلال می کنند، امکان پذیر است که کتاب حزقیال حاوی آخرین مدرک بازدید از فرازمینی های باستانی باشد؟ و اثبات اینکه وسایل پرنده هزاران سال پیش وجود داشته اند؟
فضانوردان باستانی و حزقیال
حزقیال را نویسنده قرن ششم قبل از میلاد کتاب حزقیال میدانند که حاوی پیشبینیهایی درباره سقوط اورشلیم، بازسازی اسرائیل، و آنچه برخی از آن به عنوان رؤیاهای معبد هزاره یا معبد سوم یاد میکنند، است. حزقیال هم در کتاب حزقیال و هم در کتاب مقدس عبری به عنوان یک قهرمان ظاهر می شود. حزقیال همچنین یکی از شخصیت های اصلی یهودیت و دیگر متون کتاب مقدس ابراهیمی است.
بر اساس تاریخ، حزقیال در اولین اسارت اسرائیل در بابل فرود آمد و در تعدادی از کتب باستانی به عنوان پیامبر مشهور ذکر شده است. نام حزقیال به معنای "خدا تقویت می کند."
این که کتاب حزقیال به صورت اول شخص نوشته شده است، یکی از مهم ترین جنبه های کتاب و یکی از دلایل عمده ای است که ما آنچه در کتاب آمده را جدی می گیریم. این چیزی بود که من متوجه شدم. این چیزی است که من متوجه شدم. من به آن مکان رفتم.
برخلاف بسیاری دیگر از متون مقدس کتاب مقدس که به صورت سوم شخص نوشته شده اند، این کتاب در مورد چیزی که شاهد آن است به صورت اول شخص بحث می کند. یکی از مهمترین قسمتهای کتاب حزقیال زمانی است که حزقیال از دیدن «ارابه چرخدار» از آسمان به سوی او یاد میکند. درون این ارابه چرخی موجوداتی وجود داشت که به شکل انسان ساخته شده بودند.
کتاب حزقیال ارابه ای را ذکر می کند که بود "یک وسیله نقلیه پرنده" بدون هیچ وسیله محرکه آشکار، اما توسط انرژی الهی (انرژی آسمانی) هدایت می شد. انرژی فعال انرژی همراه با صدا
بسیاری از افراد این توصیفات را به عنوان فناوری در نظر می گیرند. مردم در گذشته تکنولوژی معاصر را اشتباه می خواندند، با این حال این فناوری مدرن بود که اشتباه تعبیر شد. اگر کتاب حزقیال را مطالعه کنیم، به ویژه جایی که ارابه آتشین مورد بحث قرار گرفته است، به شباهت آن به فرود و/یا برخاستن فضاپیمای کنونی پی خواهیم برد.
یک گردباد، رعد و برق، ابرها و نورها وجود دارد، و منظره ای دیدنی است، به خصوص برای کسی که دو هزار سال پیش زندگی می کرده است. علاوه بر این، حزقیال ساختار ارابهای را که از بهشت فرود آمده است، بهگونهای به تصویر میکشد که ظاهراً از فلز فروزان تشکیل شده است.
کتاب حزقیال، ارابه های آتش، و سفینه های فضایی
این چیزی است که حزقیال نوشت: «نگاه کردم و دیدم که گردبادی از شمال میآید، ابر بزرگی که آتش به جلو و عقب میدرخشد و نور درخشانی در اطراف آن وجود دارد. در مرکز آتش درخششی مانند کهربا بود و درون آن چهار موجود زنده بود…
و ظاهرشان این بود: آنها شکل انسانی داشتند، اما هر کدام چهار صورت و چهار بال داشتند. پاهایشان صاف بود و کف پاهایشان مثل سم گوساله بود که مثل برنز صیقلی می درخشید. زیر بالهایشان در چهار طرف دست انسان داشتند. هر چهار نفر صورت و بال داشتند و بالهایشان با هم تماس داشت. آنها در حال حرکت برنگردیدند. هر کدام مستقیم جلو رفتند…”
«شکل صورتشان مرد بود و هر چهار نفر در سمت راست صورت شیر و در سمت چپ صورت گاو و همچنین صورت عقاب داشتند. قیافهشان اینطور بود. بالهایشان به سمت بالا باز شده بود. هر کدام دو بال داشتند که در دو طرف بال های موجود را لمس می کردند و دو بال بدن او را می پوشاندند.»
«هر موجودی مستقیم به جلو رفت. هر جا روح می رفت، می رفتند، بدون اینکه در حال حرکت بچرخند. در میان موجودات زنده زغال های درخشان آتش یا مشعل ها ظاهر می شد. آتش بین موجودات زنده به عقب و جلو می رفت. روشن بود و رعد و برق از آن بیرون زد. موجودات به سرعت رعد و برق به جلو و عقب می چرخیدند…”
بهعلاوه، علیرغم تلاشهای حزقیال برای توصیف آنچه که از بهشت نزول میکرد، بیشتر روایتهایی که در آثار هنری کتاب مقدس نشان داده شدهاند، ویژگیهای مهم ارابه پرنده حزقیال را نادیده میگیرند. آتش، رعد و برق، و چرخ های همه جانبه.
علاوه بر این، ابزار پرنده عجیب و قدرتمند در کتاب حزقیال به تفصیل شرح داده شده است: «وقتی به موجودات زنده نگاه کردم، چرخی روی زمین در کنار هر موجودی با چهار صورتش دیدم. طرز کار چرخ ها مانند درخشش بریل به نظر می رسید و هر چهار آن شبیه به هم بودند. طرز کار آنها مانند چرخ در چرخ به نظر می رسید.
«همانطور که حرکت می کردند، در هر چهار جهت رفتند، بدون اینکه در حین حرکت بچرخند. رینگ هایشان بلند و عالی بود و هر چهار رینگ دور تا دور پر از چشم بود. پس با حرکت موجودات زنده، چرخها در کنار آنها حرکت کردند و هنگامی که موجودات از زمین بلند شدند، چرخها نیز برخاستند. هر جا روح می رفت، آنها می رفتند و چرخ ها در کنار آنها بالا می رفتند، زیرا روح موجودات زنده در چرخ ها بود.
«هنگامی که موجودات حرکت کردند، چرخها حرکت کردند. وقتی مخلوقات میایستادند، چرخها میایستادند. و هنگامی که موجودات از زمین برخاستند، چرخ ها در کنار آنها برخاستند، زیرا روح موجودات زنده در چرخ ها بود. در بالای سر موجودات زنده به شکلی بود که در فضایی شگفتانگیز مانند کریستال میدرخشید.»
همانطور که می بینید، حزقیال در کتاب خود چیزی شگفت انگیز را به تصویر می کشد که از آسمان فرود می آید و باعث لرزش زمین می شود. شباهتی به هر چیزی که قبلا دیده بود نداشت. قوی و درخشان بود. موجوداتی را به دنیا آورد که شبیه انسان بودند اما یکسان نبودند.
در دهه 1970، یک دانشمند ناسا به نام جوزف بلومریچ گفت که میخواهد این نظریه را که حزقیل شاهد سقوط یک سفینه فضایی از بهشت است، رد کند. بلومریچ یک مهندس موشک و دانشمند درجه یک ناسا بود که روی پروژه ماه کار می کرد. از آنجا تصمیم گرفت آنچه را که حزقیال در قسمت اول کتاب حزقیال نوشته بود بخواند.
بلومیرچ علیرغم بدبینیاش، سرانجام پس از ماهها تحقیق و مطالعه طاقتفرسا به این نتیجه رسید که آنچه ازکیل در داستان شاهد عینیاش توصیف کرد، نوعی سفینه فضایی است. در نتیجه این کشف، بلومریچ الهام گرفت تا کتابی به نام سفینه های فضایی حزقیال بسازد.
بنابراین، حزقیال چه چیزی را مشاهده کرد؟ آیا او می توانست یک ارابه پرنده و زوایای شبیه به انسان را ببیند؟ آیا همانطور که برخی استدلال می کنند، می توان تصور کرد که حزقیال، مانند بسیاری دیگر قبل و بعد از خود، شواهد ملموسی از موجودات بیگانه دیده باشد؟