در اوایل قرن بیستم، کشیشی به نام کارلو کرسپی کروچی به کشف عجیبی در جنگل اکوادور دست یافت که بعدها به دقت مورد بررسی قرار گرفت و در آثار تحقیقاتی مختلف منتشر شد.
کرسپی بیشتر عمر خود را به عنوان کشیش کار کرد و علیرغم این واقعیت که او هرگز آنقدر به عامل فرازمینی اعتقاد نداشت، نمیتوانست با دیدن این کشف با دو چشم خود به آن فکر نکند.
پدر کارلو کرسپی دقیقاً چه چیزی را شاهد بود؟
پدر کرسپی به طور تصادفی با یک کتابخانه عظیم فلزی بیگانه برخورد کرد که مملو از ورقه های طلا، پلاتین و سایر فلزات گرانبها بود.
Cueva de Los Tayos نام غاری است که تمامی این آثار و عتیقه جات در آن کشف شده است. مقامات اکوادور این کشف را به چالش کشیدند، اما واقعیت این است که هم دولت اکوادور و هم دولت بریتانیا بودجه تحقیقات کامل این غارها را تأمین کردند که توجه بسیاری از محققان مستقل را به خود جلب کرد.
نیل آرمسترانگ، اولین انسانی که روی ماه قدم گذاشت، یکی از آن مردانی بود که در تحقیق تونل های غار وسیعی که به احتمال زیاد توسط انسان ها ساخته شده بودند، شرکت کرد. اگر صحت این موضوع ثابت شود، تمام ناسازگاری ها و اشتباهات تاریخ و منشأ ما را آشکار خواهد کرد.
با این حال، غار به طور کامل مورد کاوش و بررسی قرار نگرفته است، زیرا این تونلها عظیم هستند و به نظر میرسد تا ابد ادامه خواهند داشت، اما آنچه تا کنون دیدهایم بسیار دیدنی است.
سفر به Cueva de Los Tayos
در سال 1976، یک گروه اعزامی بزرگ (1976 BCRA Expedition) در جستجوی تونلهای مصنوعی، طلای گمشده، مجسمههای عجیب و غریب و یک «کتابخانه فلزی» باستانی که ظاهراً توسط تمدن گمشده با کمک فرازمینیها به جا مانده بود، وارد کووا د لوس تایوس شدند. در میان این گروه، نیل آرمسترانگ، فضانورد سابق آمریکایی، قبلاً گفتیم.
تا زمانی که هر کسی می تواند به یاد داشته باشد، بومی مردم شور اکوادور وارد یک سیستم غار وسیع در دامنههای شرقی کوههای آند شدهاند که از جنگل پوشیده شده است. آنها با استفاده از نردبانهای ساختهشده از درخت انگور، از یکی از سه ورودی سرگیجهدار فرود میآیند، که بزرگترین آنها شفتی به عمق ۲۱۳ فوت (۶۵ متر) است که تا آنجا که میدانیم به شبکهای از تونلها و اتاقکهایی منتهی میشود. برای حداقل 213 مایل. ابعاد بزرگترین اتاقک 65 فوت در 2.85 فوت است.
برای شورها، این غارها از دیرباز مرکزی برای اعمال معنوی و تشریفاتی بوده است، که ارواح قدرتمند و همچنین رتیل ها، عقرب ها، عنکبوت ها و بوآهای رنگین کمانی را در خود جای داده است. آنها همچنین محل زندگی پرندگان روغنی شبگرد هستند که در محلی به نام تایو شناخته می شوند، از این رو نام غار را به خود اختصاص داده است. تایوها غذای مورد علاقه شورها هستند و دلیل دیگری برای شجاعت آنها در اعماق سیستم غار است.
در نقش خود به عنوان نگهبانان سیستم غار، شورها در یکی دو قرن گذشته در آرامش نسبی رها شده بودند، جدای از یک کاوشگر طلا که در دهه های 1950 و 60 گاه به گاه جست و جو می کرد. تا آن زمان، یک اریش فون دانیکن تصمیم گرفت که درگیر شود.
این نویسنده سوئیسی در سال 1968 با انتشار کتابش تخیل جهانی را به خود جلب کرد ارابه خدایان؟ که تا حد زیادی مسئول ظهور فعلی نظریه های فضانوردان باستانی بود. سپس سه سال بعد منتشر کرد طلای خدایان، نظریه ای کمتر شناخته شده در مورد Cueva de Los Tayos بر خوانندگان مشتاق خود رها کرد.
In طلای خدایانفون دانیکن ادعاهای یانوس خوان موریچ، کاشفی را بازگو کرد که مدعی بود در سال 1969 وارد غارها شده است. او اظهار داشت که در داخل غار گنجینه ای از طلا، آثار و مجسمه های عجیب و غریب و یک "کتابخانه فلزی" کشف کرده است. حاوی اطلاعات گم شده بر روی قرص های فلزی است. و او ادعا کرد که غارها خود مطمئناً مصنوعی بوده و توسط برخی از هوش های پیشرفته که اکنون در تاریخ گم شده ایجاد شده اند.
همچنین الهام بخش اولین سفر علمی بزرگ به Cueva de Los Tayos بود. اکسپدیشن 1976 BCRA توسط استن هال، مهندس عمران اسکاتلندی که آثار فون دانیکن را خوانده بود، رهبری شد. این غار به سرعت رشد کرد و با بیش از 100 نفر به یکی از بزرگترین سفرهای غار در زمان خود تبدیل شد. این افراد شامل مقامات دولتی بریتانیا و اکوادور، دانشمندان و غارشناسان برجسته، نیروهای ویژه بریتانیا، غارنوردان حرفه ای، و کسی جز فضانورد نیل آرمسترانگ، که به عنوان رئیس افتخاری اکسپدیشن خدمت می کرد، بودند.
این اکسپدیشن حداقل در جاهطلبیهای کمتر خیالانگیزش موفقیتآمیز بود. شبکه گسترده غارها بسیار دقیق تر از هر زمان دیگری نقشه برداری شد. یافته های جانورشناسی و گیاه شناسی ثبت شد. و اکتشافات باستان شناسی انجام شد. اما نه طلایی یافت شد، نه آثار باستانی ماورایی کشف شد و نه نشانه ای از یک کتابخانه فلزی وجود داشت. به نظر می رسد که سیستم غار نیز نتیجه نیروهای طبیعی است تا هر نوع مهندسی پیشرفته.
علاقه به Cueva de Los Tayos دیگر هرگز به اوج اکسپدیشن 1976 نرسید، اما از آن زمان اکتشافات تحقیقاتی متعددی انجام شده است. یکی از اکسپدیشن های اخیر جاش گیتس و تیمش برای فصل چهارم سریال تلویزیونی بود. اعزام ناشناخته است. گیتس با راهنماهای شوار و ایلین هال، دختر مرحوم استن هال از اکسپدیشن 1976 وارد سیستم غار شد.
نتیجه
در حالی که اکسپدیشن هایی مانند این به اکتشافات جانورشناسی و زمین شناسی شگفت انگیزی منجر شده است، هنوز هیچ نشانه ای از طلا، موجودات فضایی یا کتابخانه وجود ندارد. اما برخی از این مطالعات احتمال ایجاد مصنوعی تونل های غار را تشدید کرده است. بنابراین بینتیجهترین سؤال این است: چرا کسی باید چنین سیستم غار وسیعی بسازد؟ به نظر می رسد که انسان ها مسئول توسعه این غارها بوده اند. اما چه کسی و چه زمانی وظیفه طراحی چنین سیستم پیچیده و پیچیده ای را بر عهده گرفت؟
اگر چیزی برای پنهان کردن ندارید، چرا چیزی تا این حد عمیق در زمین بسازید؟ صرف نظر از این، این غار همچنان کنجکاوی طیف وسیعی از دانشگاهیان و محققان را برانگیخته است.