قلعه جهشی: ارواح و افسانه ها

قلعه جهش به طور گسترده ای خالی از سکنه ترین ساختمان در ایرلند قلمداد می شود. این قلعه متعلق به قرن پانزدهم که در نزدیکی کوه های اسلیو بلوم در کانتی اوفالی واقع شده است ، به دلیل فعالیت های دنیوی شهرت زیادی دارد.

قلعه جهش

Hauntings Of the Leap Castle

قلعه جهش
قلعه جهش ، ایرلند © ویکی مدیا

بسیاری از ارواح که گفته می شود قلعه جهش را آزار می دهد ، هم ساکنان و هم بازدید کنندگان را به وحشت انداخته است. آنها شامل روحیه غم انگیز دو دختر کوچک است که تصور می شود یکی از آنها در اوایل دهه 1600 سقوط مهیبی از نبردهای قلعه داشته است. یک زن شبح که تصور می شود فرمانروای دختران شبح بوده نیز دیده شده است.

دیگر ساکنان غیر زمین قلعه قرون وسطایی یک راهب شبح ، یک زن و مرد مسن مرموز و یک "بانوی سرخ" وحشتناک هستند که ناگهان بعضی از مهمانان را در اواخر شب بیدار کرده است. حضور او ظاهراً سرخ پوش است و همراه با یخ زدگی یخی است که قلب کسانی را که شاهد او هستند ، در برگرفته است.

The Dark Past Of Leap Castle: The Bloody Chapel & The Oubliette

قلعه لیپ زمانی محل اقوام ترسناک اوکارول بوده و سابقه ای طولانی و ترسناک دارد. در سال 1532 ، تيج اوكارول ، شاهزاده شيل ، برادر خود را قتل داد در حالي كه شخص اخير در نمازخانه قلعه مراسم را برگزار مي كرد ، كه بعداً به عنوان "نمازخانه خونين" معروف شد.

یک مناسبت دیگر مربوط به چگونگی قتل عام افراد قبیله ای رقیب است که به بهانه شرکت در ضیافتی با O'Carrolls به قلعه دعوت شدند. درست از کلیسای کوچک یک اوبلیت یا سیاه چال مخفی است. هر کسی که آنقدر بدشانس باشد که بتواند به این سیاه چال انداخته شود ، توسط O'Carrolls بی رحم پوسیده شد. چندین محموله بقایای انسانی در سال 1922 از سیاهچال خارج شد.

قلعه جهشی: ارواح و افسانه ها 1
در اوایل دهه 1900 ، کارگرانی که به دنبال "قلعه جهشی" متفرقه در ایرلند بودند ، "اوبلیت" - یک حفره عمیق در کف اتاق با یک اتاق در پایین - مکانی برای اعزام زندانیان و فراموش کردن آنها پیدا کردند. آنها همچنین بسیاری از اسکلت های انسانی را که بر روی چوب های چوبی در انتهای قطره چسبیده شده بود کشف کردند - در واقع تعداد زیادی ، به طوری که برای برداشتن همه آنها سه بار گاری لازم بود!

این قلعه پس از ازدواج جاناتان داربی با شاهزاده خانم اوكارول در سال 1659 به مالكیت داربی درآمد ، جاناتان داربی با نام مستعار كاپیتان وحشی ، شخصیتی متواضع بود و از شهرت گسترده ای برای خشونت و فسق برخوردار بود. سنت مربوط به چگونگی جمع آوری مقدار قابل توجهی طلا است که وی آن را در یک اتاق مخفی در لیپ جمع کرده بود.

مدتی بعد جاناتان داربی به اتهام توطئه علیه شاه چارلز دوم به ناحق در زندان دوبلین زندانی شد. سالها بعد آزاد شد ، داربی به لیپ بازگشت ، اما مدت طولانی زندان او را نیمه دیوانه کرده بود و هرگز به خاطر نمی آورد که گنج خود را کجا پنهان کرده است. گفته می شود که روحیه کاپیتان وحشی هنوز هم تا امروز به دنبال طلای از دست رفته خود است.

It

یکی از معروف ترین ارواح در Leap به سادگی "It" شناخته می شود. تصور می شود که این مظاهر یک عنصر "بنیادی" است ، نهادی بدوی و غیر انسانی در مقابل شبح یک شخص خاص. برخی از محققان معتقدند که این موارد اساسی در اثر بسیاری از اعمال شیطانی انجام شده در قلعه در طول قرن ها رخ داده است.

میلدرد داربی در اوایل دهه 1900 در قلعه لیپ زندگی می کرد. او شیفته هنرهای سیاه بود و مرتباً در غیبت غرق می شد. یک روز او در گالری طبقه بالایی ایستاده بود ، مشرف به سالن اصلی که ناگهان احساس کرد چیزی به شانه اش ضربه می زند. برگشت ، او با یک منظره هولناک مورد استقبال قرار گرفت.

او موجودی کاملاً شنیع ، عنصری وحشتناک است که وی در سال 1909 در مجله The Occult Review به اندازه یک گوسفند با صورت انسان توصیف کرد. موجود وحشتناک با بویی ترسناک شبیه بوی یک جسد در حال تجزیه همراه بود.

دربی ها تقریباً در زمان جنگ استقلال ایرلند از قلعه جهش فرار کردند و متعاقباً بیشتر آن ویران شد. اگرچه سالها ظاهراً خلوت و خالی از سکنه بود ، اما افرادی که اواخر شب از قلعه می گذشتند ، مرتباً می دیدند که درخششی وهم آور از پنجره نمازخانه خونین بیرون می آید.