سقوط عظیم بابل: چه چیزی واقعاً امپراتوری را در هم شکست؟

سقوط بابل یک رویداد تاریخی بود که در سال 539 قبل از میلاد اتفاق افتاد. حمله امپراتوری هخامنشی به بابل به رهبری کوروش بزرگ نشان دهنده پایان امپراتوری نو بابلی در این زمان بود. سقوط بابل در منابع مختلف باستانی از جمله استوانه کوروش، مورخ یونانی هرودوت، و تعدادی از قطعات عهد عتیق ذکر شده است.

سقوط عظیم بابل: چه چیزی واقعاً امپراتوری را در هم شکست؟ 1
برج بابل اثر پیتر بروگل بزرگ. © اعتبار تصویر: Wikimedia Commons

رشد بسیار زیاد قبل از نابودی بابل

بابل یک شهر امروزی عراق است که تاریخ آن به هزاره سوم قبل از میلاد باز می‌گردد، زمانی که یک شهر بندری ساده در کنار رود فرات بود. بابل در آن زمان بخشی از امپراتوری آکد بود. این سکونتگاه در طول زمان رشد و تکامل خواهد یافت تا به یکی از مهم ترین شهرهای بین النهرین باستان تبدیل شود. در زمان سلطنت حمورابی، پادشاه اموری، بابل در حدود قرن 18 قبل از میلاد به قدرتی مسلط در منطقه تبدیل شد.

حمورابی (حکومت 1792-1750 قبل از میلاد) ششمین پادشاه سلسله اول بابل بود. در طول سلطنت طولانی خود، او بر گسترش گسترده امپراتوری خود نظارت کرد و ایلام-شهرهای عیلام، لارسا، اشنونا و ماری را به عنوان بخشی از یک مأموریت مقدس برای انتشار تمدن در همه کشورها فتح کرد. با برکناری پادشاه آشور، ایشم داگان اول، و وادار کردن پسرش به پرداخت خراج، بابل را به عنوان نیروی مهمی در بین النهرین تأسیس کرد.

حمورابی مدیریت را ساده کرد، پروژه‌های ساختمانی عظیم را راه‌اندازی کرد، کشاورزی را افزایش داد، زیرساخت‌ها را تعمیر و بازسازی کرد، دیوارهای شهر را گسترش داد و مستحکم کرد، و معابد مجلل اختصاص داده شده به خدایان را برپا کرد.

تمرکز او نیز نظامی و فاتح بود، اما هدف اصلی او، طبق نوشته‌های خودش، بهبود زندگی کسانی بود که زیر نظر او زندگی می‌کردند. در زمان مرگ حمورابی، بابل تمام بین النهرین را تحت کنترل داشت، اما جانشینان او نتوانستند این قدرت را حفظ کنند.

سقوط عظیم بابل: چه چیزی واقعاً امپراتوری را در هم شکست؟ 2
پانورامای ویرانه های بابل، حله، عراق. © اعتبار تصویر: دامنه عمومی

این ممکن است به دلیل فقدان یک اداره صالح باشد، زیرا مشارکت فعال او در نبردهای منطقه ای به این معنی است که او ایجاد یک چارچوب اداری را که ادامه عملیات امپراتوری خود را پس از مرگش تضمین می کند، در اولویت قرار نمی دهد. در نتیجه، اولین امپراتوری بابل کوتاه مدت بود و به سرعت تحت کنترل افراد خارجی مانند هیتی ها، کاسی ها و آشوری ها قرار گرفت.

نابودی امپراتوری نئوآسور و تولد بابل جدید

پس از مرگ آشوربانیپال در سال 627 قبل از میلاد، جنگ داخلی در امپراتوری آشور نو آغاز شد و آن را تضعیف کرد. بسیاری از رعایای امپراتوری نئوآسوری از این فرصت برای شورش استفاده کردند. یکی از آنها نابوپولاسار، شاهزاده کلدانی بود که با مادها، پارس ها، سکاها و کیمریان اتحاد برقرار کرد. این اتحاد در شکست امپراتوری نو آشور موفق بود.

نابوپولاسار پس از استقلال از آشوری ها امپراتوری نو بابلی را به پایتختی بابل ایجاد کرد. پس از مرگ، ثروت هنگفت و شهر قدرتمند بابلی برای پسرش به جا گذاشت. این امپراتور اساس امپراطوری نو بابلی دیدنی را پایه گذاری کرد و پسرش نبوکدنصر دوم را با شرایط مناسب برای پیشبرد بابل به خط مقدم فرهنگ باستانی مهیا کرد. این همان کاری است که پسر انجام داد.

امپراتوری نو-بابلی در زمان سلطنت نبوکدنصر دوم، که در سال 605 قبل از میلاد جانشین نابوپولاسار شد، به اوج خود رسید. امپراتوری نو-بابلی بر بابل، آشور، بخش‌هایی از آسیای صغیر، فنیقیه، اسرائیل و شمال عربستان تحت سلطنت نبوکدنصر دوم حکومت می‌کرد که تقریباً تا سال 562 قبل از میلاد ادامه داشت.

امروزه نبوکدنصر دوم بیشتر به خاطر چند کار مهم شناخته می شود. برای شروع، او به خاطر بیرون راندن یهودیان از بابل، تصرف اورشلیم در سال 597 قبل از میلاد و ویران کردن اولین معبد و شهر در سال 587 قبل از میلاد مشهور است.

او همچنین به دلیل ساختن دو ویژگی کلیدی بابل، دروازه ایشتار در سال 575 قبل از میلاد و باغ های معلق بابل، که به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان شناخته می شوند، به طور گسترده ای شناخته شده است. با این حال، هنوز بحث در مورد اینکه آیا نبوکدنصر دوم مستحق اعتبار برای ساخت باغ های معلق است یا خیر وجود دارد.

سقوط عظیم بابل: چه چیزی واقعاً امپراتوری را در هم شکست؟ 3
نقاشی رنه آنتوان هوآسه در سال 1676 – نبوکدنصر دستورات سلطنتی ساخت باغ‌های معلق بابل را داد تا همسرش آمیتیتیس را خشنود کند. © اعتبار تصویر: Wikimedia Commons

حتی جالب تر و بحث برانگیزتر این ایده است که این پادشاه اجازه ساخت برج بابل را داده است، اما نه با آن نام. تصور می شود که Etemenanki بابل محتمل ترین نامزد این ساختار باشد. این زیگورات اختصاص داده شده به مردوک، خدای حامی بابل بود.

چگونه بابل سقوط کرد - آیا حکومت نبونیدوس به نابودی بابل کمک کرد؟

پادشاهانی که جانشین نبوکدنصر دوم شدند مهارت بسیار کمتری نسبت به او داشتند و مدت زمان کوتاه تری سلطنت کردند. امپراتوری نو بابلی در دهه پس از مرگ نبوکدنصر دوم چهار پادشاه داشت که آخرین آنها نبونیدوس بود که از 556 قبل از میلاد تا سقوط بابل در سال 539 قبل از میلاد حکومت کرد.

نابونیدوس در مجموع 17 سال سلطنت کرد و به دلیل احیای سنت‌های معماری و فرهنگی تاریخی منطقه مورد توجه قرار گرفت، و او را در میان مورخان مدرن به «پادشاه باستان‌شناس» لقب داد. با این وجود، او در میان رعایای خود، به ویژه کشیشان مردوک، محبوبیت نداشت، زیرا او آیین مردوک را به نفع خدای ماه سین ممنوع کرده بود.

سقوط عظیم بابل: چه چیزی واقعاً امپراتوری را در هم شکست؟ 4
Nabonidus در نقش برجسته او را در حال دعا به ماه، خورشید و زهره نشان می دهد. © اعتبار تصویر: Wikimedia Commons

در متون باستانی نیز اشاره شده است که این فرمانروا از جهاتی توجه چندانی به بابل نداشت: «نابونیدوس در طول سال‌های سلطنت خود در واحه عربستان تایما غایب بود. دلایل غیبت طولانی مدت او با نظریات از بیماری گرفته تا جنون و علاقه به باستان شناسی مذهبی موضوعی بحث برانگیز است.

بابل چه زمانی سقوط کرد؟

سقوط عظیم بابل: چه چیزی واقعاً امپراتوری را در هم شکست؟ 5
کوروش کبیر در کتاب مقدس گفته می شود که یهودیان را از اسارت بابل آزاد کرده است. © اعتبار تصویر: Wikimedia Commons

در همین حال پارسیان شرق به رهبری کوروش کبیر در حال تحکیم سلطه خود بودند. ایرانیان در سال 549 قبل از میلاد بر مادها غلبه کردند و به تصرف سرزمین های اطراف بابل رفتند. سرانجام ایرانیان در سال 539 قبل از میلاد خود بابل را فتح کردند.

امپراتوری نو بابلی با سقوط بابل به پایان رسید. بسیاری از مورخان باستان این رویداد تاریخی را مستند کرده اند، اما به دلیل تناقضات، بازآفرینی وقایع واقعی رخ داده غیرممکن است.

به گفته مورخان یونانی هرودوت و گزنفون، بابل پس از محاصره سقوط کرد. از سوی دیگر، استوانه کوروش و تواریخ نبونیدوس (بخشی از تواریخ بابلی) بیان می کنند که ایرانیان بدون جنگ بابل را تصرف کردند. علاوه بر این، استوانه کوروش فرمانروای ایرانی را به عنوان گزینه مردوک برای فتح بابل به تصویر می کشد.

پیشگویی سقوط بابل - چه داستانی را بیان می کند؟

سقوط عظیم بابل: چه چیزی واقعاً امپراتوری را در هم شکست؟ 6
نوشته روی دیوار، دانیال و پادشاه بلشصر، داستان کتاب مقدس سقوط بابل. © اعتبار تصویر: fluenta/Adobe Stock

سقوط بابل در تاریخ کتاب مقدس قابل توجه است زیرا در چندین نوشته عهد عتیق ثبت شده است. داستانی مشابه آنچه در استوانه کوروش ثبت شده است در کتاب اشعیا شرح داده شده است. کوروش توسط خدای اسرائیل به جای مردوک انتخاب شد. پس از سقوط بابل، یهودیانی که از زمان اسارت نبوکدنصر دوم تبعید شده بودند، اجازه یافتند به خانه بازگردند.

در زمان سلطنت نبوکدنصر دوم، سقوط بابل در کتاب دیگری به نام کتاب دانیال پیشگویی شده بود. بر اساس این کتاب، پادشاه در خواب، مجسمه ای با سر طلا، سینه ها و دست های نقره ای، شکم و ران های برنزی، پاهای آهنی و پاهای گلی دید.

مجسمه توسط صخره ای شکسته شد که متعاقباً به کوهی تبدیل شد که تمام سیاره را پوشانده بود. دانیال نبی خواب پادشاه را به عنوان نماینده چهار پادشاهی متوالی تعبیر کرد که اولین آنها امپراتوری نو-بابلی بود که همه آنها توسط پادشاهی خدا نابود خواهند شد.